اسلامی بودن آداب و توحیدی بودن شیوه زندگی به این معناست که سبک زندگی بسترساز «عبودیت الهی» در حیات انسانی باشد، به قول علامه طباطبایی(ره) ادب الهی، انجام عمل بر هیئت توحید است.
فرهنگ نیوز : حجتالاسلام محمد عالمزاده نوری، مدیر گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نویسنده کتاب «همیشه بهار، آداب و سبک زندگی اسلامی» مقالهای با عنوان «آداب و سبک زندگی اسلامی» در بخش انتهایی آن در ادامه میآید:
*مبانی آداب و سبک زندگی
الف) کمال انسان و مقصد عالی حیات؛ قرب به خدا
کمال انسان و مقصد عالی حیات؛ قرب به خدا است، خدای متعال کمال مطلق است و قرب به کمال مطلق به معنی شبیه شدن به خدا و کاملتر شدن است، با توجه به اینکه غیر خدا کسی از خود چیزی ندارد و هر کمالی که آفریدگان خدا دارند، اصالتاً از خدا و متعلق به او است، انسان هرچه به خدا نزدیکتر شود، وابستگی بیشتری به او خواهد داشت بنابراین هر کس که به خدا وابستهتر و فقیرتر باشد و بیشتر بتواند خدا را بنمایاند به خدا مقربتر است.
قرب به خدا تنها در سایه اطاعت، بندگی و تقوای پروردگار حاصل میشود؛ عبودیت و تقوا نیز حاصل جمع ایمان و عمل صالح است، این هدف عالی انضباط رفتاری خاصی را برای انسان مؤمن الزام میکند.
ب) نسبت آداب با توحید
آداب اسلامی، سبک زندگی و انضباط رفتاریای است که تحت آرمان عالی عبودیت قرار دارد، کسی که عبودیت و بندگی را مقصد حیات خود میبیند، نمیتواند نسبت به چگونگی زندگی خود بیتفاوت باشد.
بلکه همه شؤون زندگی خود را در مسیر بندگی قرار میدهد، انسان مسلمان میتواند هر کاری را به مدلهای مختلفی انجام دهد اما از میان همه آن مدلها، مدلی را که بیشترین بندگی در آن اشراب شده باشد و بیشترین هماهنگی را با دستیابی به قرب الهی داشته باشد در زندگی فردی و اجتماعی خود مطلوب میداند.
ادب الهی، انجام عمل بر هیئت توحید است، آداب اسلامی عمدتاً آداب بندگی است؛ یعنی جلوههای ظاهری عبودیت، و تصویر توحید در ظواهر انسان.
انسان مسلمان میتواند هر کاری را به مدلهای مختلفی انجام دهد اما از میان همه آن مدلها، مدلی را که بیشترین بندگی در آن اشراب شده باشد و بیشترین هماهنگی را با دستیابی به قرب الهی داشته باشد در زندگی فردی و اجتماعی خود مطلوب میداند، مثلا در انتخاب لباس و نوع پوشش به رضای خدا و تقویت صفت بندگی توجه میکند در حالیکه یک انسان لذتجوی هوس پرست فقط به راحتی و لذتجویی توجه میکند و لباسی تنگ و تُنُک و کوچک انتخاب میکند با ترکیبی از پوشیدگی و برهنگی که بیشترین خیالانگیزی و التذاذ را پدید آورد.
اسلامی بودن آداب و توحیدی بودن شیوه زندگی به این معناست که سبک زندگی بسترساز «عبودیت الهی» در حیات انسانی باشد، به قول علامه طباطبایی ادب الهی، انجام عمل بر هیئت توحید است، به این ترتیب آداب اسلامی عمدتاً آداب بندگی است، یعنی جلوههای ظاهری عبودیت، و تصویر توحید در ظواهر انسان.
ج) تأثیر جهانشناسی در آداب و سبک زندگی
نوع نگاه ما به جهان نیز در انتخاب سبک زندگی و آداب عمل تأثیر دارد. کسی که این دنیا را جای خوشگذرانی و لذتجویی میبیند به گونهای زندگی میکند، کسی که این دنیا را مزرعه آخرت و محل آزمایش میداند زیست دیگری برای خود رقم میزند.
فرض کنید به مجلس جشنی دعوت شدهاید. تلاش میکنید آمادگی لازم برای حضور در مجلس جشن و شادی را به دست آورید؛ لباس نو میپوشید، کفش خود را واکس میزنید، خود را معطر میکنید و ... انتظار دارید که در آن محفل بهترین پذیرایی از شما صورت گیرد. اگر کمی در آن اخلال شود بر شما بسیار سخت میگذرد.
دنیا مزرعه آخرت و باشگاه تربیت انسان است. خدای متعال در این باشگاه به لطف و عنایت خود مصائب و دشواریهایی قرار داده تا جان ما را برای حضور در سرای دیگر ورزیده و توانا گرداند.
با این گونه نگاه به هستی، روش زندگی و آداب حضور ما در این جهان متفاوت خواهد شد. هرگز گلایه از دشواریهای زندگی نخواهیم داشت و بلا و مصیبت را به سادگی و شیرینی تحمل خواهیم کرد.
در حالیکه انسان غیر دینی تلاش میکند همه آنچه در بیرون زمین و پس از حیات دنیوی به دست میآید را در همین دنیا پدید آورد و در زمین بهشت شداد بسازد، آرمان انسان دینی زندگی در زمین برای رسیدن به آسمان است.
د ) مرزها و توصیههای دینی
از دین دو گونه بهره میتوان گرفت؛ یکی بهره دست پایین و حداقلی و دیگری بهره دست بالا و حداکثری. بهره دست پایین مربوط به مرزها و قانونهای شرعی است و بهره حداکثری مربوط به توصیههای آن، در شریعت اسلام بعضی از امور حلالاند، اما حلالی که نباید آن را مرتکب شد و به فاصله گرفتن از آن توصیه میشود.
برای اسلامی شدن زندگی کافی نیست که از حرام پرهیز شود، در ترسیم مدل زندگی اسلامی باید به کشف توصیهها و ارزشها اهتمام کنیم.
در مقام فرهنگسازی و جامعهسازی باید از مرزهای فقهی به سوی کانون اخلاق فاصله گرفت و نظام آداب یا توصیهها و ارزشها را ترویج کرد، بنابراین زندگی مسلمان باید مورد رضایت حداکثری خدا باشد نه اینکه تنها از خشم خدا دور ماند.
ه ) تأثیر ظاهر در باطن و باطن در ظاهر
شاید مهمترین مبنا در التزام به آداب و سختگیری در انتخاب سبک زندگی «تأثیر و تأثر متقابل ظاهر و باطن آدمی» است، وجود انسان دارای سه لایه یا سه بُعد است: لایه عقلی یا ساحت آگاهی و اندیشه، لایه قلبی یا ساحت انگیزه و گرایش، لایه طبیعت یا ساحت رفتار، این سه لایه در وجود انسان کاملا با یکدیگر مرتبط و بر هم دیگر اثر گذارند.
از شگفتیهای روح انسان، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری درون و برون بر یکدیگر و از یکدیگر است، برای تغییر در ظاهر و دگرگونسازی رفتار بیرونی، باید به تغییر باطنی پرداخت، چرا که حالات ظاهر، انعکاس ویژگیهای درونی است، همچنین میتوان از راه ایجاد تغییرات برونی به تحولات درونی دست یافت.
رفتار یک مؤمن و منافق یکسان نیست و کار یک انسان عقیدهمند و بیعقیده، متفاوت است، همین جا این نتیجه را میتوان گرفت که برای تغییر در ظاهر و دگرگونسازی رفتار بیرونی، باید به تغییر باطنی پرداخت. چرا که «حالات ظاهر»، انعکاس «ویژگیهای درونی» است.
اکنون به آداب اسلامی نظر کنیم: چرا در نماز رو به«قبله» میایستیم؟ زیرا جهتگیری ظاهری به سوی یک مکان جغرافیایی، دل و جان را هم به همان سمت میکشد و باطن را هم توحیدی و ابراهیمی میسازد. چرا به «جماعت» نماز میخوانیم؟ چون تشکل و همبستگی ظاهری صفوف و حرکات، تمرینی برای وحدت قلبی و پیوند باطنی امت نمازگزار است.
هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میشود.
علاوه بر این بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانهای از عفت باطنی است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.
الگوگیری از غرب، بدون داشتن بنیانهای استوار درونی، انسانها و جامعههای اسلامی را «غربی» میسازد، این نیز نوعی از تأثیر برون در درون است، «غربزدگی»، محصولِ غربباوری و خودباختن در برابر جلوههای تمدن اروپاست و خود را شبیه آنان ساختن، روحیه آنان را هم در افراد ایجاد میکند، صادرات فرهنگی غرب، سرانجام به «مسخ فرهنگی» ملتها میانجامد.
برچسب : نویسنده : z-iranieslami بازدید : 124